شعار رشد 7درصدی را هم قبول نداریم. چون در این وضعیت اقتصادی، حتی مناطق آزاد تجاری در ایران در حال تعطیلی و زیان دهی هستند. مثلا منطقه آزاد کیش که طی یکسال اخیر حتی یک ریال هم صادرات نداشته و فقط واردات داشته است و از بقیه مناطق آزاد تجاری هم آمار دقیقی در دست نیست.
فروش نفت و فرآورده های نفتی طی سال 1402 به کمتر از یک میلیون و دویست هزار بشکه در روز رسیده است و در سال بعد، از این مقدار، بیشتر نخواهد شد. همه این موارد نشان از نبود یک تیم اقتصادی قوی در بدنه دولت فعلی است و وجود مشهود رانت، خصولتی ها و نبود نمایندگان شجاع در مجلس و نبود مدیران تحصیل کرده قوی در پست های دولتی یا وجود مدیرانی که به حاشیه امن خزیده اند و به تصدی گری و سکوت علاقه مند شدند، فقط برای حفظ صندلی خود و کشیدن حصار دور صندلی خود و بستن گوش، چشم و دهان بر روی واقعیات.
دولت در کشورهای مترقی، حتی بخش امنیتی خود را به بخش خصوصی واگذار کرده است اما دولت در ایران هنوز بر موارد غیر ضروری نظارت میکند. آن هم با 10 مدل قیمت و به اسم های متفاوت. هرچه بدنه دولت فربه تر باشد اقتصاد ملت ضعیف تر و هرچه بدنه دولت چابک تر باشد اقتصاد ملت قوی تر میشود. هرچه دامنه اختیارات دولت گسترده تر باشد، نظارت دشوار تر و امکان فساد و رانت اداری بیشتر و هر چه ارتفاع اختیارات دولت کوتاهتر، قیمت ها و قوانین واقعی تر میشود.
جدایی سیاست از اقتصاد
راه رهایی از مشکلات اقتصادی
اقتصاد سیاسی و سیاست اقتصادی نتیجه اش می شود رقص قیمت دلار در هر روز و احتکار کالا و ابداع اختلاس های جدید از کوروش کمپانی تا چای دبش و فولاد ومس و سیمان اصفهان. واقعیت داستان این است که در بین دو اهرم سیاست و اقتصاد غلط در ایران، فقط این ملت مظلوم ایران است که در حال له شدن و فقیر تر شدن می باشد .
ایران 1403، آب هوا، غذا، مسکن، تفریح، رفاه و اشتغال می خواهد. همان پول هایی که امروز تبدیل به شام انتخابات و تبلیغات انتخابات و برگه های تبلیغی و بنرهای چند صد هزار میلیارد تومانی برای ستادهایی میشود که در انتظار باز شدن صندوق هستند.
کلام آخر: اقتصاد با آرزو، الیناسیون عقاید، توبیخ و تنبیه درست نمیشود.
اقتصاد، یک پازل جهانی است و دستکاری دراین پازل، کل پازل را خراب میکند.
پاینده باد ایران
حسین زاده