به گزارش پایگاه خبری فجر شمال، محمود شارع پورعضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران در یک یادداشت علمی تحلیلی، به ارزیابی اجتماعی پروژههای انتقال آب بین حوضهای در ایران پرداخت.
وی در مقدمه این یاداشت علمی آورده است:
در قرن بیستم تقاضا برای آب به چند دلیل افزایش داشته است، نظیر رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد شتابان شهرنشینی و توسعه صنعتی. یکی از راهحلها برای رفع تقاضاهای آبی، انتقال آب از یک نقطه به نقطه دیگر است، یعنی روش انتقال آب بینحوضهای که دارای هزینههای زیادی است. این نوع طرحهای انتقال آب از لحاظ اقتصادی بسیار پرهزینه هستند. بهعلاوه دارای هزینههای سنگین اجتماعی و زیست محیطی هم برای نقطه ارسالکننده و هم برای نقطه دریافتکننده هستند.طرحهای انتقال آب بینحوضهای پدیده جدیدی نیستند. پس از جنگ جهانی دوم بهدنبال افزایش تقاضا برای آب، شاهد افزایش پروژههای انتقال آب بودیم. در دهه 1960 میلادی بیشترین علاقهمندی به طرحهای انتقال آب ظاهر شد. در آن دوران پروژههای انتقال آب فقط در قلمرو مهندسان و بوروکراتهای دولتی بود. بسیاری از این پروژهها بدون ارزیابی زیست محیطی و اجتماعی انجام میشد و خیلی از آنها حتی توجیه اقتصادی نداشت. در سطح جهان بیش از 365 طرح انتقال آب بزرگ وجود دارد و بررسی اثرات این پروژههای موجود میتواند بسیار آموزنده باشد. نمونه این پروژهها را میتوان در استرالیا، اسپانیا، آفریقای جنوبی، شیلی و مراکش یافت. تمام این پروژهها، بسیار گرانقیمت و روش ناپایداری هستند که نه تنها مشکل را حل نکرده بلکه اوضاع آب را پیچیدهتر کردهاند. این پروژهها هم برای منطقه اهدا کننده و هم برای منطقه دریافت کننده دارای اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زیادی بودهاند.
عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران در ادامه به اثرات اقتصادی این پروژه می پردازد :
در این نوع پروژهها از ابتدا ادعا میشود که بخش خصوصی هزینههای ساخت و عملیاتی کردن این پروژه را پرداخت خواهد کرد ولی در عمل«بهخاطر بروز مشکلات مختلف پیشبینی نشده» بار مالی این پروژهها بر دوش دولتها قرار میگیرد.
بهعلاوه ادعا میشود که بخشی از درآمد حاصل از فروش این آب بهعنوان غرامت به منطقه اهدا کننده آب پرداخت خواهد شد ولی عملا خیلی کمتر از قرار اولیه به منطقه مبدا پرداخت میشود. در حوضه دریافتکننده آب، وجود آب فراوان سبب میشود تا رشد لجامگسیختهای در زمینه رشد جمعیت و توسعه شهری و صنعتی صورت پذیرد. بهعلاوه اقتصاد منطقه دریافت کننده، بهشدت به این خط لوله انتقال آب وابستگی پیدا میکند. ابهام در هزینه طرحهمواره در خصوص هزینههای سنگین این نوع پروژهها ابهامات زیادی وجود دارد. مجریان پروژههای انتقال آب اغلب مدعی هستند که محاسبات اقتصادی پروژه را انجام دادهاند ولی سوال این است که آیا در این محاسبات اقتصادی خود به ارزشگذاری اقتصادی خدمات اکوسیستمی هم توجه داشتهاند؟ خدمات اکوسیستمی را میتوان در چهار دسته تقسیم کرد: خدمات حمایتی مثل شکلگیری خاک، خدمات تامینی مثل غذا، آب، چوب، خدمات تنظیمی مثل تنظیم اقلیم، تنظیم سیل، و خدمات فرهنگی مثل ابعاد زیبایی شناختی، معنوی، و تفریحی. در کشور ما تاکنون در تحلیل های اقتصادی و سیستم حسابداری به ارزش اقتصادی خدمات اکوسیستمی توجه چندانی صورت نگرفته است ولی سالهاست که بسیاری از کشورهای جهان شروع کردهاند تا این سرمایه طبیعی را در حسابداری ملی خود وارد کند.
شارع پور با اشاره به اثرات اجتماعی پروژههای انتقال آب بین حوضهای ادامه می دهد:
پروژههای انتقال آب نقش کاتالیزور را برای بروز کمشکشهای بین دو منطقه، اهدا کننده و دریافت کننده پدید میآورند. حتی بروز برخی تظاهرات جمعی در خیابانها. این اتفاقها در کشور اسپانیا بسیار رخ داده است. آب همواره عامل کشمکش و مناقشه در سطوح مختلف بوده مثلا بین دو کشاورز همسایه، بین دو روستای مجاور هم، بین چند شهر نزدیک هم، بین چند استان نزدیک هم و حتی بین چند کشور همسایه. انتقال آب بینحوضهای همواره سبب بروز انواع کشمکشها در بین ذینفع ها مختلف میشود. گاهی اوقات این نوع پروژهها سبب تنش بین منطقه اهدا کننده و دولت هم میشوند و این به معنی تخریب سرمایه اجتماعی است.
طرحهای انتقال آب اغلب سبب نابودی اجتماعات محلی در منطقه اهدا کننده میشوند یعنی نابودی اقتصاد محلی و فرهنگ محلی در منطقه اهدا کننده را در بر دارد.
یکی دیگر از اثرات اجتماعی این پروژه، افزایش میزان مصرف آب در منطقه دریافتکننده است. چون مدیریت تقاضا در منطقه دریافتکننده آب، از قبل در طرحهای انتقال آب دیده نمیشود لذا شاهد اتلاف آب و در بخش کشاورزی و هم در بخش مصرف شهری هستیم.
انتقال آب بهمنظور تامین آب شرب شهری بر کاربری اراضی در منطقه مقصد اثر میگذارد. به عبارت دیگر تغییر کاربری اراضی را در مقصد تشدید میکند.
اقدامات تسکیندهنده پس از اجرای طرحهای انتقال آب، چه از لحاظ زیست محیطی و چه از لحاظ اجتماعی. بسیار پرهزینه خواهد بود.
تجربه نشان داده که در کشورهای در حال توسعه، شرایط سازمانی و نهادی برای اجرا و مدیریت طرحهای انتقال آب بسیار ضعیف است و منجر به هزینه مالی بسیار زیاد و بروز فساد مالی میشود. این هزینه زیاد و فساد مالی سبب کاهش محبوبیت دولت در نزد افکار عمومی میگردد.
شارع پور در این مقاله مطرح می کند:
در کل، بر اساس تجربه دنیا میتوان به یک درس مهم دست یافت: قبل از روی آوردن به استراتژی اجرای طرح انتقال آب(که ریسک بسیار بالایی دارد)، باید ابتدا سایر گزینههای جایگزین و آلترناتیوهای ممکن را مدنظر قرار داد. طرح انتقال آب بین حوضهای فقط زمانی توجیه دارد که تمام آلترناتیوهای قبلی آزمایش شده باشد. به همین خاطر از نظر یونسکو زمانی یک طرح انتقال آب دارای توجیه است که دارای شرایط و ملاکهای زیر باشد:
ملاک اول: منطقهای که قرار است آب به آنجا منتقل شود باید کمبود اساسی در زمینه آب داشته باشد.
ملاک دوم: توسعه آتی منطقه مبدا نباید تحتتاثیر کمبود آب قرار گیرد. منابع آب منطقه اهدا کننده باید غنی باشد و حتما در مقابل این آب انتقالی، منطقه اهدا کننده باید جبران خسارت شود.
ملاک سوم: باید ارزیابی جامع اثرات زیست محیطی صورت گیرد و نشان دهد که این پروژه بر کیفیت زیست محیطی منطقه مبدا و مقصد اثر منفی نخواهد داشت.
ملاک چهارم: باید ارزیابی جامع اثرات اجتماعی-فرهنگی صورت گیرد و نشان دهد که این پروژه هیچ نوع اخلال اجتماعی و فرهنگی در منطقه مبدا و مقصد نخواهد داشت.
ملاک پنجم: مزایا و منافع ناشی از این انتقال باید منصفانه بین دو منطقه مبدا و مقصد تقسیم شده باشد.
وی تاکید می کند:
تجربه قبلی طرحهای انتقال آب به اندازه کافی برای دولتها هشداردهنده و آموزنده است. به همین جهت در کشورهای توسعه یافته مخالفت با طرحهای بزرگ انتقال آب در حال افزایش است. از اواخر دهه 60 میلادی مخالفت با طرحهای انتقال آب بنا به دلایل زیست محیطی و اجتماعی بیشتر شده است.
در مجموع، برای رفع نیازهای آبی مردم، بیشتر به یک حکمرانی خوب نیاز داریم تا به طرح انتقال آب. امروز تاکید کشورها، بر سازوکارهای مدیریت بهتر منابع آبی موجود است نه بر ساخت و ساز برای انتقال آب بینحوضهای.
برخی از این سازوکارها عبارتند از آموزش مردم و مشارکت مردم، افزایش بهرهوری استفاده از آب، استفاده مجدد از آب، خرید و فروش آب، و قیمتگذاری واقعی آب.
محقق و پژوهشگر دانشگاه مازندران در نتیجه این مقاله آورده است:
عدم درک رابطه متقابل بین سیستمهای انسانی، طبیعی و سیستمهای آبی سبب شده تا در اغلب موارد برای مشکلات آبی راهحلهای فنی بیش از حد ساده شده، «مثل طرح انتقال آب»، ارایه شود. مشکل آب در ایران بیشتر از اینکه فنی باشد، اجتماعی است.
جمیدرضا گل محمدی تواندشتی
انتهای پیام
http://fajreshomal.ir/fa/News/9091/مشکل-آب-در-ایران-بیشتر-از-اینکه-فنی-باشد،-اجتماعی-است