در مراسم افتتاحیه "سال بین المللی سازمان ملل برای سالمندان - 1998 میلادی"، برای اولین بار کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد بمنظور جلب توجه جهانیان نسبت به روند فزاینده میزان سالخوردگی و رشد خیره کننده جمعیت سالمندان جهان از اصطلاح "انقلاب خاموش" (The Silent Revolution) استفاده کرد. در واقع، با مطالعه تاریخ تحولات جمعیت جهان در می یابیم که سالمندی و سالخوردگی جمعیت یک پدیده جدید و نوین محسوب می گردد: حتی تا حدود 75 سال قبل یعنی در سال 1950 میلادی نیز فقط 5 درصد کل جمعیت جهان را سالمندان بالای 65 ساله تشکیل می دادند، درحالی که این میزان در حال حاضر تقریبا دو برابر شده است و پیش بینی های جمعیت شناسان سازمان ملل متحد نیز نشان می دهد که روند صعودی میزان سالخوردگی جمعیت جهان در سال های آینده تداوم خواهد یافت و به بیش از سه برابر یعنی حدود 16 درصد در سال 2050 میلادی خواهد رسید .
سالمندی و فرزندآوری
سالمندی و فرزندآوری بطور کاملا تنگاتنگی به همدیگر مرتبط و درهم تنیده هستند. در واقع، ریشه اصلی سالمندی و سالخوردگی جمعیت را باید در میزان باروری و فرزندآوری جستجو کرد. بدین معناکه، تا اواخر دهه 1950 میلادی میزان فرزندآوری در کل جهان بسیار بالا (بطور متوسط، بیش از 5 فرزند برای هر زن) بود. و به همین سبب تا آن زمان هنوز میزان سالخوردگی جمعیت در جهان چندان برجسته و چشمگیر نبود. اما پس از آن زمان، رفته رفته شاهد روند فزاینده جمعیت سالمندان هستیم چون پس از جنگ دوم جهانی، سطح فرزندآوری بتدریج رو به کاهش گذاشت و متوسط تعداد فرزند برای هر زن در کل جهان به حدود 3 فرزند تقلیل یافت. بنابراین، کاهش فرزندآوری زمینه مناسبی را برای افزایش سالخوردگی جمعیت فراهم کرد. بعبارت دقیقتر، اگرچه افزایش طول عمر انسانها در سالهای اخیر روند فزاینده سالخوردگی را تشدید کرده است، اما کاهش زاد و ولد بعنوان مهمترین عامل افزایش سالخوردگی جمعیت محسوب می شود.
سالمندان جهان و ایران
درحال حاضر سالخوردگی جمعیت در کشورهای پیشرفته جهان، بیشتر و برجسته تر است: بطور متوسط، حدود 20 درصد جمعیت آنها را سالمندان بالای 65 ساله تشکیل می دهند. این میزان در برخی کشورها بالاتر است مثلا نزدیک به یک سوم کل جمعیت کشور ژاپن و حدود یک چهارم کل جمعیت ایتالیا و آلمان را سالخوردگان تشکیل می دهند.
از سوی دیگر، میزان سالخوردگی جمعیت در کشورهای درحال توسعه جهان از جمله کشور ما هنوز چندان چشمگیر و برجسته نیست (کمتر از 10 درصد)، اما در دهه های آینده بیشترین رشد سالخوردگی جمعیت جهان مربوط به سالمندان کشورهای درحال توسعه خواهد بود. مطابق نتایج اولین سرشماری عمومی جمعیت ایران در سال 1335، در حدود 4 درصد جمعیت کل کشور ما را سالمندان بالای 65 ساله تشکیل می دادند که این میزان در سال 1400 مطابق داده های سازمان ملل متحد، به حدود 8 درصد رسیده است. البته در سال های آینده، سالخوردگی جمعیت در کشور ما نیز مانند سایر کشورهای جهان بطور چشمگیری افزایش خواهد یافت.
دوره سوم زندگی و چالشهای سالمندی
جمعیت شناسان از یک اصطلاح جدید تحت عنوان "دوره سوم زندگی" (The Third Age) یاد می کنند بدین معناکه پیشرفت های جوامع معاصر در عرصه های پزشکی و بهداشت و تغذیه، سبک زندگی و ... سبب شده است تا یک مرحله جدید موسوم به "دوره سوم زندگی" در چرخه حیات انسان امروزین شکل گیرد که معمولا مربوط به دوران پس از بازنشستگی می باشد.
از سوی دیگر، ماهیت و مقتضای افزایش سن و سالمندی به گونه ای است که مسائل و تنگناها و چالش هایی به همراه دارد. بخشی از این چالشها و دشواریها متوجه افراد سالخورده و خانواده ها و اطرافیان آنهاست. بدین معناکه بالا رفتن سن مخصوصا در سنین سالمندی افراد سبب می شود تا رفته رفته توانائی های جسمانی و ذهنی آنان کاهش یابد. البته شدت و وسعت این قبیل مشکلات فردی ناشی از سالخوردگی بستگی به این دارد که افراد در سالهای قبل، از چه شرایط و مراقبتهای بهداشتی، تغذیه، فعالیتهای ورزشی و ... برخوردار بودند. بخش دیگری از مشکلات و چالشهای ناشی از سالمندی معطوف به کل جامعه و کشور است. مثلا، افزایش سالخوردگی سبب بالارفتن هزینه های عمومی جامعه برای مراقبتهای پزشکی و خدمات بهداشتی سالمندان و مقرریهای بازنشستگی می شود و همچنین بازار کار و فعالیت اقتصادی کشور را با کاهش جمعیت نیروی انسانی مواجه می سازد. البته، با مدیریت علمی تخصصی و برنامه ریزی مناسب هم در سطح فرد و هم در سطح کل کشور می توان تاحدود زیادی بر چالشهای گریزناپذیر ناشی از افزایش سن و سالمندی فائق آمد. ضمن آنکه، نباید از یاد ببریم که سالمندی می تواند بعنوان بخش مهمی از زندگی هر یک از ما انسانها باشد و سالمندان نیز منبع سرشاری از دانش و تجربه هستند که برای خانواده و جامعه بسیار سودمند است.
چه باید کرد؟: نمونه های بین المللی
مطابق آموزه های دینی ما ازجمله آیه 18 سوره مبارکه زمر (فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه)، به اختصار به سه نمونه و تجربه واقعی در عرصه بین المللی در زمینه راهکارها و سیاستهای مرتبط با سالمندی و سالخوردگی جمعیت اشاره می کنم. مثال اول مربوط به کشور ژاپن است یعنی کشوری که بالاترین میزان سالخوردگی در سطح جهان را دارد: نزدیک به یک سوم جمعیت این کشور را سالمندان بالای 65 ساله تشکیل می دهند. حتی در برخی شهرهای آن مانند شهر اوکیناوای ژاپن نسبت قابل ملاحظه ای از جمعیت را صدساله ها تشکیل می دهند، که کماکان از شرایط کیفی و سلامت مناسب برخوردارند. از یاد نبریم که ژاپن نه تنها یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان است بلکه بزرگترین تولیدکننده روبات های هوشمند در جهان نیز می باشد که درآمد فراوان برای اقتصاد کشور نیز بهمراه می آورد.
مثال دوم مربوط به وضعیت کشور استرالیا است که میزان سالخوردگی جمعیت این کشور بیشتر از دو برابر میزان آن در ایران است، اما تمهیدات دولت و حکومت در زمینه مشارکت داوطلبانه سالمندان در بازار کار هم سبب حضور فعال آنان در جامعه و پرهیز از انزوا و گوشه گیری می شود و هم سالیانه میلیاردها دلار برای اقتصاد کشور درآمد تولید می کنند. مثال سوم مربوط به تجربیات موفق کشورهای اسکاندیناوی در شمال اروپا مانند فنلاند، دانمارک، سوئد و نروژ است که سیاستگزاریهای حکومتی و برنامه ریزیهای دولتی در زمینه بهبود کیفیت جمعیت و سطح سلامت و بهداشت افراد جامعه کمک کرده است تا نه تنها سالمندان آنها معمولا یک دوره سالخوردگی سالم و سودمند را پشت سر می گذارند، بلکه این کشورها حتی دارای بالاترین میزان فرزندآوری در بین کشورهای پیشرفته جهان نیز می باشند.
نقطه مقابل مثالهای بالا، وضعیت دشوار و چالش های بمراتب نگران کننده تری است که از آن تحت عنوان پدیده "جوانان سالخورده" یاد می کنم: بدین معناکه حتی اگر جامعه دارای تعداد بسیار زیاد جمعیت جوانان باشد اما نتواند زمینه ها و شرایط لازم را برای تامین نیازهای اساسی آنان در عرصه های گوناگون ازجمله در زمینه نیازهای آموزشی و تحصیلی، بهداشتی، فرصتهای شغلی و کار و ازدواج و ... بخوبی فراهم آورد، درآنصورت جامعه دارای خیل عظیم جمعیت جوانانی است که حتی در اوج جوانی نیز احساس فرسودگی و افسردگی و پژمردگی و پیری می کنند. بدیهی است جوامعی که قادر نباشند از پتانسیل های سودمند خیل عظیم جمعیت جوانان برای رشد و توسعه جامعه بهره گیرند، در سالهای آینده با چالشهای بمراتب جدی تری در زمینه سالمندی و سالخوردگی جمعیت مواجه خواهند شد.
در پایان، در جمعبندی و نتیجه گیری می توان گفت که مخصوصا باتوجه به درهم تنیدگی و ارتباط تنگاتنگ بین "سالخوردگی" و "فرزندآوری"، لازم است تا برنامه ریزان و سیاستگزاران در عرصه کلان دولت و حکومت، با اتخاذ و اجرای تصمیمات و برنامه های اصولی و علمی در سطح جامعه، تمهیدات لازم و زمینه های مساعد را فراهم آورند تا هم عملا قدر و منزلت سالمندان پاس و ارج نهاده شود، و هم انبوه جمعیت جوانان ما نیز به سوی ازدواج و فرزندآوری اشتیاق و تمایل پیدا کنند. علاوه براین، با تأسی از آموزه های دینی ما، تجربیات موفقیت آمیز بین المللی در سایر نقاط جهان می توانند برای برنامه ریزان و سیاستگزاران کلان کشور ما نیز در راستای رشد و توسعه جامعه در عرصه های گوناگون ازجمله در زمینه سالخوردگی جمعیت ایران و سالمندان عزیز کشور ما سودمند و سازنده واقع شوند.
******
یادآور می شود که مجمع عمومی سازمان ملل متحد حدود 35 سال پیش یعنی در سال 1990 میلادی تصویب کرد که روز اول اوکتبر هر سال میلادی برابر با دهم مهرماه به عنوان "روز جهانی سالمندان" (International Day of Older Persons) نامگذاری شود. مهمترین هدف سازمان ملل متحد از این اقدام و نامگذاری این بود تا از این طریق اهمیت پدیده سالخوردگی جمعیت و ضرورت ارج نهادن به جایگاه سالمندان در سرتاسر جهان نشان داده شود.
"The idea is to die young as late as possible" Ashley Montagu (1905 - 1999)
منابع و مآخذ:
- کتاب "سالخوردگی جمعیت: زمینه ها، پیامدها، سیاستها"، تَألیف: رولاند، دونالد، ترجمه: فروتن، یعقوب، تهران: انتشارات مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور - وزارت علوم، چاپ اول (1396).
- کتاب "سیاست های جمعیتی جهان"، تَألیف: مای، جان. اف.، ترجمه: فروتن، یعقوب، تهران: انتشارات مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور - وزارت علوم، چاپ اول (1397).
- کتاب "جمعیت شناسی ایران"، تَألیف: فروتن، یعقوب، بابلسر: انتشارات دانشگاه مازندران. چاپ اول (1401).